***کلوچه شیرین
سلام کلوجه من
عشق من این روزا خووووب شیرین مزینیا
این روزا هر جا که میری همه برای حرف کشیدن ازت و شیرین زبونیت خیلی تلاش میکنن
یه جندتا از این شیرین زبونی های که واسه خودم خیلی شیرین بود...
خودتو تو کمد قائم کرده بودی هی منو صدا میزدی خانم خانم بیا من اینجام
تو ظرف غذات برات چیپس گذاشته بودم به عروسکای طرفت چیپس تعارف میکردی
رفته بودی تو آشپزخونه خوراکی می خواستی منو صدا زدی مانی مانی بخدا بیا
دیروز من جلو تلویزیون وایساده بود گفتی مانی برو عقب چشمت خراب مشه
دیروز که خواب رفته بودی پاشدی رختخوابت رو جمع کردی گفتی من بیدارم نگاه کن چه جوری جمع کردی
الانم بهت گفتم پویا ببین چه عکس قشنگی برات درست کردم،بهم گفتی: زمَت شوما خیلی مهمود(زحمت شما خیلی ممنون)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی