تولد دوسالگی با تم زنبور
روزی که به دنیاامدی هرگزنمیدانستی زمانی خواهدرسیدک ارامش بخش روح وروان کسی میشوی ک باتودنیابرایش زیباتراست................ از طرف مامی و بابایی "بهانه ارامشم تولدت مبارک" گل پسرم،زنبور کوچولوی من،تصمیم گرفتم تولد دوسالگی رو با تم زنبور بگیرم،این روزا خیلی کار دارم ،دارم کارای تولد رو انجام میدم می خوام یه جشن توپ و حسابی بگیرم انشالله... اینم عکسهایی از تولد زنبور کوچولو welcome و ورودی که به دلایلی که رو حیاط بود خیس شد شرمنده عمو جون اونو به خودش آویزون کرده متن کارت دعوت عکسهای سر مجلسی تزیینات خونه و سقف میز زنبوری(خدایی زنبورم شیرینه،هرچی تلاش کردم برا تزیینات یه طرف اینم ی...
نویسنده :
مامان پویا
13:13
***حاضر شدن با دست خود پویا
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند و دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد. فدات بشم ناز نازی اینم چتد تا عکس از حاضر شدن با دست خودت برای بیرون رفتن ...
نویسنده :
مامان پویا
12:33
***کیک پوشکی
پویا جون دوست دارم اینروزا کمتر بهت سر میزنم تا برات خاطرات شیرینتو ثبت کنم خاطراتت زیاده، نتم قطع شده باید برم تمدیدش کنم یکی از آشنا ازم خواسته بود که برم براشون سیسمونیشونو تزیین کنم یه کیک پوشکی براش درست کردم عکسشو میذارم تا بدونی تو هم در درست کردنش کتار من بودی و تزیین(خراب کاری)میکردی تو پرانتز گفتم چرا بد نیگا میکنی ...
نویسنده :
مامان پویا
12:32
***کلوچه شیرین
سلام کلوجه من عشق من این روزا خووووب شیرین مزینیا این روزا هر جا که میری همه برای حرف کشیدن ازت و شیرین زبونیت خیلی تلاش میکنن یه جندتا از این شیرین زبونی های که واسه خودم خیلی شیرین بود... خودتو تو کمد قائم کرده بودی هی منو صدا میزدی خانم خانم بیا من اینجام تو ظرف غذات برات چیپس گذاشته بودم به عروسکای طرفت چیپس تعارف میکردی رفته بودی تو آشپزخونه خوراکی می خواستی منو صدا زدی مانی مانی بخدا بیا دیروز من جلو تلویزیون وایساده بود گفتی مانی برو عقب چشمت خراب مشه دیروز که خواب رفته بودی پاشدی رختخوابت رو جمع کردی گفتی من بیدارم نگاه کن چه جوری جمع کردی الانم بهت گفتم پویا ببین چه عکس قشنگی برات درست کردم،بهم گفتی: زم...
نویسنده :
مامان پویا
12:06
کلبه پویا
عشقم بزرگ شده
خوب عشقم عمرم جونم عزیزم دوست دارم... خوب دیگه بزرگ شدی خوشحال شدم عزیزم دیگه تصمیم گرفتم که گل پسرم دیش بگه...دیگه از مای بی بی و اینا خبری نیست در تاریخ 92/7/15 تصمیم به چنین کاری گرفتم.چون مثل مادر از درازی زبون کم نداری میتونی این کار رو انجام بدی که خدا رو شکر موفق شدی و حالا آقا شدی فدات شم بوس بوس 92/8/10 ...
نویسنده :
مامان پویا
22:51
عکس جدید از عشقم
نباید یه مو از سرت کم بشه ! حق نداری اخم کنی ، همیشه باید بخندی ! اجازه ناراحت شدن نداری ! باید خیلی مواظب خودت باشی فهمیدی ؟ حق مریض شدن نداری ! باشه؟ چون من دوستت دارم! ...
نویسنده :
مامان پویا
22:44
قائم موشک بازی وروجک
دیروز وروجک داشته با خودش قائم موشک بازی میکرده مانی هم اینور اونور دنبال صداش شما میدونید اون کجا بود به فکرتون هم نمیرسه پشت کابینت چه جوری جا شده حالا اینجا شده براش مخفی گاه همش اینجاست نگاه کنید در ادامه مطلب... مانی من اینجام سسلاااااااااااممم فدای خنده هات اینجا چه می کنی من لو رفتم بچه ها ...
نویسنده :
مامان پویا
15:49
سفر...
دوشنبه 92/6/11 شروع سفر دسته جمعی به همراه عمه و عمو ها به صورت گردشی. سفر بدی نبود خوش گذشت ولی با خبری که بهمون دادن سفر کوتاهی شد ایشالله دفعه بد جبران میکنم نفس اینم چند تا عکس از سفر در ادامه مطلب محل چادر زنیمون در شب اول سفر پویا و بابایی در شهر بازی علی صدر پویا و بابایی در غار علی صدر نوشته کلمه الله در غار پویا در حال بازی در پارک موقع ناهار همدان - پویا و بچه های عمه در عکس 2 تاشون هم پشت صحنه( وای که چقدر زیادیم) محلات و ماشین سواری پویا پویا و بابایی کنار آبشار سرچشمه محلات (تیریپ سفری) نیاسر ما رو پیدا کنین آبشار نیاسر انشالله سفرهای بعد جبران میکنم گل پسر ...
نویسنده :
مامان پویا
13:03